سفر به دنیاهای دیگر !

طبق نظریه نسبیت انیشتین سیاه چاله ها نقطه هایی از فضا هستن که تکینگی توی اون نقاط در بالاترین حده و قوانین فیزیک تو اون نقطه ها می شکنن ...طبق یه نظریه به اسم LQG توی یه سیاه چاله با جمع شدن مواد و ریختن اونا توی گرانش قوی فضا از یه طریق دیگه باز میشه !

مثلا اگه شما توی یه سیاه چاله بیفتین طبق نظریه ی نسبیت عام توی یه چاه سقوط کردین اما به جای اینکه به ته چاه برخورد کنین توی یه فضای کوچیک فشرده میشین ... در حقیقت به ته چاه سقوط نمیکنین اما تکینگی شما تا بینهایت زیاد میشه !

توی نظریه ی LQG شما با سقوط توی سیاه چاله و نزدیک شدن به مرکزش گرانش به جای اینکه زیاد بشه کم میشه و همونجوری که داخل سیاه چاله سقوط کردین به جای دیگر فضا-زمان پرتاب میشید !

توی دنیای الان ما هم یه اینجور چیزی هست 

توی یه جمع شلوغ نشستیم و داریم با بگو بخند حرف میزنیم یدفعه یه روزنه کوچیک تو مغزمون باز میشه و به یکی فک میکنیم 

دیگه توی اون جمع نیستیم و پرتاب میشیم جایی که اون شخص داخل ذهنمون هست ...

یعنی ذهنمون داخل فضا-زمان حرکت میکنه و میره به گذشته . آینده یا حال ...

پی نوشت :

سعی میکنم اینجور چیزا رو در حد درک و فهم خودم توضیح بدم  امیدوارم خوشتون بیاد ( خوشتون هم نیاد من کاری نمیتونم بکنم جز اینکه نخونین )

نگارش متن ها هم خوب نیست امیدوارم به بزرگی خودتون ببخشید انشام هیچ وقت خوب نبوده !

معنی جدای رو هم میتونین از اینجا بفهمین !

پست قبل هم بر اساس کد مورس نوشته شده بود 

.||| |.. .| ..

.|||  |..  .|  .. 

||||  |..|  .|.|  ..  |  .|||  |..  ..  |.. 

||  |.

.|  ...  |

اصل بر هم نهی !

اصل بر هم نهی برای نیرو به کار میره ، یعنی چندتا نیرو که در کنار هم هستن ، اثرشون و مقدار نیروی اونا روی هم رو با استفاده از اصل بر هم نهی حساب میکنن.

اصل بر هم نهی توی الکترواستاتیک اینجوریه که نیرو دونقطه ای یعنی وقتی دوتا ذره یا بار به هم نیرو وارد میکنن حضور نیروی سوم روی اونا تاثیر نداره ، 

توی دنیای ما هم اینجوریه اصل بر هم نهی برای آدما هم وجود داره بعضی آدما دو نقطه ای هستن یعنی وقتی که با یه نفر رابطه دارن فقط با اون آدمن و حضور آدمای دیگه روی اونا تاثیر نداره و فقط به اون آدم فک میکنن ...

بعضی دیگه هم اینجورین که وقتی با یکی رابطه دارن بیشتر به اطرافشون توجه میکنن تا اون آدم ... سر و گوششون خیلی میجنبه 

سعی کنیم شبیه بار دو نقطه ای باشیم ... نه دنبال نفر سوم باشیم و نه نفر سوم باشیم (:

میخکوب مزدگان !

دوتا فیلم تو این چند روز دیدم که آدم رو میخکوب میکنه 

یکیش میان ستاره ای ! که آدم رو کاملا میخکوب میکنه پای اتفاقاتش و یه دو ساعت دلهره آوری برای آدم رقم میزنه !

بعضی از اتفاقاتش از نظر فیزیکی فعلا امکان پذیر نیست ! اما همونجوری که تو فیلم میگه آیندگان میتونن به همه چیز دست پیدا کنن ! 

و اینکه فیلم بیشتر از اینکه به موضوعات تخیلی بپردازه به عشق و ایمان و امید نگاه میکنه 

خلاصه پیشنهاد میشه این فیلم نولان رو ببینید !

فیلم دوم( بیگانه؛ پیمان ) تقریبا یه کپی از فیلم لایف بود ...اگه لایف رو دوست داشتین اینم دوست خواهید داشت...

جِدای

آدم لازمه بعضی وقتا چند روزی با کسی حرف نزنه ... چون یه چیزایی رو نمیشه با کلمات بیان کرد ...

فک میکنم بد نباشه یه مدت اصلا حرف نزنی ... از این کار خوشم میاد 

پی نوشت : (شهریور)

شهریور عاشق اناربود 

اما هیچ وقت حرف دلش را به انار نزد 

آخر انار شاهزاده ی باغ بود 

تاج انار کجا و شهریور کجا؟! انار اما فهمیده بود، 

می خواست بگوید او هم عاشق شهریور است 

اما هر بار تا می رسید، فرصت شهریور تمام می شد 

نه شهریور به انار می رسید 

و نه انار می توانست شهریور را ببیند 

دانه های دلش خون شد و ترک برداشت 

سال هاست انار سرخ است ...سرخ از داغی وتندی عشق 

و قرن هاست شهریور بوی پاییز می دهد...

متن نمیدونم از کی !

یکسالگی (:

از اینجا تا اینجا یکسال گذشت !

حدودا چهار ماه غیر فعال بود میم حا 

ولی یکساله شده 

پر بازدید ترین پست میم حا : بیشعور نباشیم (:

بهترین مطلب میم حا از نظر خودم : دختر

میم حا شخصیت من بود در قالبی دیگه ! باید فک کنم راجع به ادامه دادن این اسم ... شاید باید تغییر کنه !

تو این یک سال خیلی بلاگ هارو بیشتر میخوندم که خواست معرفی کنم ولی بعدش پشیمون شدم ...

ولی فهمیدم آدما شاید اون چیزی نباشن که تو نوشته هاشون نشون میدن ... همیشه سعی کردم خودم باشم ... شاید بودم شایدم نبودم (:

ضایع شدگانیم |:

آقا ما داشتیم با یکی چت میکردیم یکی دیگه پیام داد سلام گفتم ولش کن کی حوصله اینو داره جوابشو بده (طرف خیلی سیریشه یکسره سوال میپرسه ) به چت ادامه دادیم با اون یکی و این یکی هی داشت پیام میداد ! 

در این حین من عکس پروفایل رو عوض کردم بعد از پنج دیقه اون سیریشه پیام داد حداقل نمیخوای جواب بدی جوری رفتار کن که انگار آفلاینی چرا پروفایلتو عوض میکنی ...

اونجا بود که دنیا جلوی چشمانمان سیاهی رفت و بسی ضایع گشتیم |:

گفتم یه یادآوری کنم شما هم حواستون باشه نخواستین جواب کسی رو بدین این سوتی رو ندین 

و من الله توفیق!

فیزیک با طعم لواشک (:

امروز داشتم همراه با لواشک فیزیک هم میخوندم که یکدفعه به ذهنم خورد فیزیک رو با طعم لواشک مقایسه کنم 

این مقایسه با یکی از مباحث ساده فیزیک انجام شده که توی مباحث پیچیده نرفتم که طعم به جاهای باریک بکشه |:

کامنت طلب نکرده همیشه خوب نیست |:

این مطلب برای یک یا چند نفره که ناشناس کامنت میدن پس اگه شما ناشناس نیستین میتونین نخونین !

طرف نوشته پیش خودت فک کردی کی هستی ، چه آدمی هستی که جواب کامنت ها بقیه رو با غرور میدی و رسمی حرف میزنی ! 

من از همین تریبون یه ایشون میگم من کسی نیستم در واقع هیچ کی نیستم یه آدم معمولی ام که داره مینویسه و جواب میده هیچ غرور و خود بزرگ بینی هم نیست که رسمی جواب میدم فقط یاد گرفتم ادب رو رعایت کنم من با صمیمی ترین رفیقم هم رسمی حرف میزنم بیشتر وقتا بقیه هم از این قاعده جدا نیستن آقا یا خانم ناشناس ...

حالا این یه بحث بود بحث دیگه حرفهایی که درباره مطالب زده میشه که زیاده و خارج از حوصله خودم حتی ولی وقتی من چیزی رو مینویسم نظر شخصی خودمه ... ربطی به نظر شما نداره! وقتی یه پست از صدای خودم میزارم به جز یه مورد تو بقیش گفتم اگه یدونه شنیدین اینو نشنوین مثل بقیس |: دیگه من گفتم اولش پس مسئول به فنا رفتن حجم شما نیستم |:

یه قضیه دیگم سر این مطلبه ... تنها نیت من تو این کار کمک به بقیه بود ... نه اون چیزی که یه نفر نوشت که واقعا آدم ر ناراحت میکنه 

هیچ وقت تو زندگیم اینقد غر نزده بودم ... ببخشید 

و در آخر این که از همه دوستانی که طی این مدت حجمشون به فنا رفت یا با نظرات کن مخالف بودن و خوششون نیومد عذرخواهی میکنم و حلال کنن حجم اینترنتشون رو خراب کردم ...

آدم گاهی به این نتیجه میرسه که دیگه نباید بنویسه !

برو کار کن (: [۲]

عاغا ما چند وقت پیش این پست رو گذاشتیم گفتیم کار نیست ...

الان اگه خدا بخواد و با وجود بند پ داره جور میشه (: 

کار سختی شاید باشه ولی برای دست آدم تو جیب خودش بودن خوبه ((:

حالا بحث کار تموم شد ...

یه بحث دارم با خواهران گرامی ... چرا به کسی که داداشتون نیست میگین داداش ... اگه اون طرف به شما بگه خواهر مشکلی نیست ولی مشکل اینه شاید ما شمارو خواهر خودمون ندونیم ... وقتی ما به یکی میگم ____ خانم یعنی نمیخوایم به ما بگی داداش ... حالا شاید تو بچگی من به شما گفته باشم آبجی ولی الان فرق میکنه دیگه ... نکنین این کارو با ما دیگه ... بفهمین دیگه 

عذاب آوره واقعا ...

اینروزا بحث درس و بحث زیاد شده و منم مستثنی نیستم ... شمام نباشین 

نچسبین به این بلاگ بیس چار ساعته ... انسان باشیم ... ایمان تقوا عمل صالح هم فراموش نشه (: ... دلیلی نداره زیاد تو بلاگ باشین یا باشم میشه زمانشو کمتر کرد ولی به همه جاش رسید (:

دیگه حرفی نیس شبتون بخیر (: